پر بازدیدترین
خبر های ورزشی
آمار سایت
امروز
-1
دیروز
-1
هفته
-1
ماه
-1
کل
-1
 
کد مطلب: 118841
واکنش‌هاي شاعرانه به بيماري رهبر انقلاب
تاریخ انتشار : 1393/06/19 19:25:04
نمایش : 1679
پس از بيماري رهبر انقلاب و بستري شدن ايشان در بيمارستان، شاعران کشورمان دست به کار شدند و اشعاري سرودند.
به گزارش پايگاه خبري تحليلي پيرغار، پس از انجام عمل جراحي بر روي رهبر انقلاب، موجي از نگراني و اندوه بين مردم کشورمان به وجود آمد و به تبع تبلور اين احساسات در بين شاعران کشورمان بيشتر نمود داشت و شعرهايي توسط شاعران سروده و دست به دست شد.

اين شعرهاکه در شبکه‌هاي اجتماعي پسيار پرمخاطب بودند، همراه با عکس‌هايي از ايشان منتشر شد و دليل ديگري بود بر عشق و محبت مردم ايران و شاعران اين سرزمين به رهبرشان.در ادامه مروري داريم بر تعدادي از اين شعرها که در اين مدت سروده شده است.

**هزار ناز طبيبانه است بيمارت

رضا احسان پور يکي از شاعراني بود که بلافاصله دست به قلم شد و شعري خطاب به ايشان سرود:

سلام سيّدِ خوبم؛ خدا نگهدارت

هزار ناز طبيبانه است بيمارت

تمام درد و بلاها به جان من، آقا!

مباد لحظه‌اي اصلاً دهند آزارت

گره‌گشاتر از آني که کوري گره‌ها

به دست‌هاي تو افتد؛ کُند گرفتارت

عزيز ملّت ايران، ادامه‌ي خوبان

بيا دوباره به ميدان، ببند دستارت

سرت سلامت و جانت دوباره جان‌افزا

بيا که چشم به راه توايم و ديدارت

**جان عالم فداي نامت! ما/ نگرانيم حالتان خوب است؟

شعر ديگري که توسط جمعي از شاعران سروده شده، شعري در خصوص مقام معظم رهبري و طلب سلامتي براي نائب الإمام است. اين شعرسروده جمعي شاعران گروه «شعر انقلابي مشهد» و به اين شرح است:

جان ما را بگيرد آنکه خودش

حفظ کرده هميشه جانت را

خبر رفتن اتاق عمل

کشته از صبح عاشقانت را

...

تو مسيحي و اين دل شيدا

به هوايت هميشه مسلوب است

جان عالم فداي نامت! ما

نگرانيم، حالتان خوب است؟

.....

نذر کردم براي بهبوديت

اشکهاي محرم و صفرم

سايه ات مستدام آقا جان

اي فداي تو مادر و پدرم

......

از دعاهاي مردم ايران

دکترت گفت بهتري آقا

کوري چشم دشمنان حسود

تاهميشه تو رهبري آقا

.....

تو همينقدر سالمي کافي ست

کور گشته ست چشم بدخواهان

عکس هاي به روي تختت گفت

چه قدر استواري آقا جان

....

اي ز نسل حسين و کرببلا

شکر حق فاطمه نشاني تو

بي بصيرت چرا نمي فهمد

نائب صاحب الزماني تو

....

خنده ات جان تازه مي بخشد

به دلم، پس بخند آقاجان

لطفا از جاي خود کمي برخيز

در غم را ببند آقاجان

...

من که سرباز عشقتان هستم

شاعر صاف و پاپتي شما

بهترين عيدي همين شب هاست

خبر سر سلامتي شما

....

اي که ريزد ز وجه تو حسنات

وي قيام و قعود تو برکات

کوري چشم دشمنان حسود

نذرآقا و «رهبرم» صلوات

شاعران اين شعر مهدي جلالي، رضا مشهدي، علي رضايي، سيد امير احمدنيا، مسعود يوسف پور، محمد جواد ابوتراب زاده و مهدي تديني هستند.

در ميان اشعار بعضي تک بيت‌ها خيلي دست به دست شد ودر اين توالي و توارد نام شاعرش از ياد رفت وو شعر باقي ماند:

بس که عادت کرده ام بر قامت استاده ات

روي تختي و همين عکس تو من را مي کشد

**تو رهبر ميليون‌ها دلي

البته در اين فرصت کوتاه شاعران از اقوام مختلف کشورمان هم شعر به زبان و لهجه خودشان هم سرودند که يکي از اين اشعار، شعري به زبان آذري و سروده بابک قوجا زاده بود. شاعر در اين شعر که در ادامه مي‌آيد براي رهبر انقلاب آرزوي سلامت کرده و قلب هزاران ايراني را نگران حال ايشان و بسته به لبخندشان دانسته است:

عؤمرون اوزون اولسون اوره يين بويدا

حياتين شاد اولسون گؤزلرين کيمي

آرخان دا برک اولسون ييخيلماز اولسون

دوشمه ني قورخودان سؤزلرين کيمي

آللاه دان ايسته ريک جان ساغليغيني

ياشارسان هر زامان اوره ييميزده

باشيميز سنينله هر زامان اوجا

سندن دير خيريميز ، امه ييميزده

اوزاق دان اوزاغا اليم چاتماسا

هر گئجه دوعالار يوللارام سنه

گؤره سن نه اولار گؤروش قيسمتي

بير گونده دولانيب پاي دوشه منه

ميليونلار اوره يين رهبري سن سن

سنله سعادته چاتميشيق هر آن

حققين ، حقيقتين گؤرکه مي سن سن

امر ائتسن سؤزونه جانيم دا قوربان

**عهـــد کردم سلامـتِ جــانـت/ صد و دَه ذِکـر ياعلـي(ع) گويم

سياوش اميري هم از شاعراني بود که در واکنش به اين اتفاق شعري سرود:

جان ايـــران! سلام آقـــا جــان

جان به قربان جانـت اي سيـّد!

هــر چه دارم فـداي لبـخـنــدت

زنـده نام و نشــانـت اي سيـّد!

ربع قرنست «امام» من هستي

چو عـزيز عــزيـز رهـــــرايي(عج)

گرچه خورشيـد شيعيان پنهــان

مــاهِ روشن! شمـا که پـيــدايي

آسمـــانِ «نگـــاه» مـــــردم را

اي درخشنده ماهِ خوش سيما

با نگــاهـت همـاره روشن کــن

بخت يارت همـيـشه باد، آقــــا

شُکــر يزدان سلامـتـي مـــولا

«نـذر» خــود را ادا کنم سيــّد!

با سپاس خـــداي بي همـتـــا

من به عهـدم وفـا کنم سيــّد!

عهـــد کردم سلامـتِ جــانـت

صد و دَه ذِکـر ياعلـي(ع) گويم

گــر که گستـاخيم ببخشايـيـد

ذِکــر خود را بسي جَلي گويم

ياعلـي(ع) ذِکـر عاشقان باشد

ياد حيــدر(ع) صفــا دهد دل را

شک ندارم که ذِکـر آن حضرت

مي گـُشـايـد کـَلاف مشکل را

شُکــر ايزد که حالتان خوبست

من به شُکرانه شعــر تَر گفتم

سايــه تان مُستدام، پُـر برکت

حـالـيـا درد دل، «پـــدر» گفتم

**نذر کردم دردهايت مال من باشد عزيز..

.

يکي ديگر از شعرهاي بسيار زيبايي که در واکنش به اين اتفاق سروده شد نيز در ادامه مي‌آيد:

بند بند از هم گسست اين قلب طوفان ديده‌ام



روي تخت افتاده اي آقاي باران ديده‌ام



نذر کردم دردهايت مال من باشد عزيز..

.

درد هايت مال من…انگار درمان ديده ام



قند مي ريزد ز لب هايت همه دم رهبرا..



خوشه خوشه بر لبت خرماي کرمان ديده ام



نطق هاي آتيشنت برده کف از دشمنان..

.

پاي نطقت تيغه ي فولاد زنجان ديده ام



تو همان اوجي که بالاتر ز ماه و انجمي



در هوايت صد هزار عباس دوران ديده ام



نذر هاي من رديف شعر را تغيير داد...



بهر تو (امن يجيب) از دست قرآن چيده ام



**قوّت چشم من از قوّت چشمان تو بود


حسن شالبافان از مداحان و شاعران کشورمان هم اين شعر را سرود:

خبر آمد که تو بيمار شدي! زار شدم ...


با دلم بر سر بالين تو احضار شدم


قوّت چشم من از قوّت چشمان تو بود


چشم بيمار ترا ديدم و بيمار شدم

شعري زير نيز يکي ديگر از شعرهاي پرمخاطبي بود که بلافاصله سروده و دست به دست شد:

دردت به جان، جان‌به‌لبم کرده‌اي، ببين!



يک‌رنگ رنگ روز و شبم کرده‌اي، ببين!




تو تب کني، مرده‌ام آقا، به جان تو



مقتول تيغ تاب و تبم کرده‌اي، ببين!




من نذر کرده‌ام که چو شمعي بسوزمت



با يک کرشمه در تعبم کرده‌اي ببين!




شاعر شدند کل جوانان عاشقت



اهل سرودن و ادبم کرده‌اي، ببين!
 
 
 
ارسال کننده
ایمیل
متن
 
شهرستان فارسان در یک نگاه
شهرستان فارسان در يک نگاه

خبرنگار افتخاري
خبرنگار افتخاري

آخرین اخبار
اوقات شرعی
google-site-verification: google054e38c35cf8130e.html google-site-verification=sPj_hjYMRDoKJmOQLGUNeid6DIg-zSG0-75uW2xncr8 google-site-verification: google054e38c35cf8130e.html